۱.حتی اگر یک دقیقه وقت دارید قبل از مذاکره برنامه ریزی کنید شاید گاهی اوقات تو شرایطی باشید که اونقدر همه چیز واضح نباشد که شما تشخیص بدهید قرار است درمورد چه چیزی مذاکره کنید به عنوان مثال مدیر شما بدون‌هیچ هماهنگی که از قبل انجام شده باشد از شما خواسته است که در مورد یکسری شرایط کاری با شما صحبت کند و اینجا برای شما خیلی مشخص نیست که باید چه برنامه ریزی داشته باشید اما باز هم قطعا داشتن یک برنامه نیمه آماده بهتر از هیچی است و حتی گاهی اوقات توی جلسات هیچی طبق برنامه ریزی شما پیش نمیرود و باز هم باید بگویم این مورد هم چیزی‌را از ارزش داشتن برنامه کم نمیکند پس حتما برنامه ریزی کنید

۲.هدف داشته باشید،این سوال‌را از شما میپرسم کاملا صادقانه جوابش‌را در ذهن خودتان نگهدارید تا الان چندبار اتفاق افتاده است که بدون مشخص کردن اهداف اصلی و فرعی خود در یکسری از جلسات شرکت کنید؟خیلی از افراد این اشتباه را انجام میدهند و این در‌واقع اشتباهی است که باعث میشود اوضاع به نفع افرادی تمام بشود که اهداف مشخص دارند.

۳.تمام موضوعاتی که قرار است در موردش مذاکره کنید‌را دقیق و کامل لیست کنید و سعی کنید موضوعاتی‌رو که طرف مقابل هم قرار است مطرح کند را حدس بزنید و لیست کنید سپس برای هر کدام ‌از موضوعات،ایده آل ترین حالت ممکن از نگاه خودتان را مشخص کنید

۴.تمام موضوعات‌را به ترتیبت اولویت بندی کنید و میتوانید به هر کدام امتیازی از ۰ تا ۱۰ بدهید

۵.یک پیشنهاد اولیه آماده کنید درواقع کل مذاکره میتواند از پیشنهاد اولیه تأثیر بگیرد و میشود گفت که یکی از اصلی ترین مواردی است که باید مدنظرتان باشد فقط حواستان باشد که پیشنهاد اولیه شما نه خیلی باید سختگیرانه باشد که باعث ناراحتی و‌ناامیدی طرف مقابل برای ادامه دادن مذاکره بشود و نه خیلی مهربانانه باشد که در نهایت باعث نامطلوب شدن نتیجه‌ مذاکره برای شما بشود به عنوان مثال میخواهید ملکتان را بفروشید و میدانید که قیمتش تقریبا متری ۲۰ میلیون است یعین اگر شما با این قیمت ملکتان را بفروشید به قیمت فروخته اید اگر پیشنهاد اولیه شما ۲۰میلیون باشد به هیچ عنوان با این قمیت ملکتان‌را نمیتوانید بفروشید و‌کمتر از این قیمت تو‌جلسه بسته میشود و برعکس اگر پیشنهاد اول شما به عنوان مثال متری ۲۵میلیون باشد امکان اینکه طرف مقابل از ادامه دادن مذاکره با شما ناامید بشود و‌معامله شما خراب بشود زیاد است پس حواستان به اولین پیشنهاد باشد

۶.سعی کنید در جلسات مذاکره از موضوعاتی که جزو اولویت های اصلی شما نیست به عنوان ابزاری استفاده کنید که بتوانید از شخص مقابل امتیازات مفیدتری بگیرید به طور مثال‌من برای خریدمحصولی اقدام کرده ام که نیاز به ارسال،گارانتی،خدمات پس از فروش،نصب و…دارد که باید در مورد همه‌ آنها مذاکره کنم.
نصب محصول برای من ارزشمند نیست چون خودم در شرکت،کارمند نصاب دارم(البته لازم به ذکر است که بدانید طرف مقابل نباید اولویت های شمارا متوجه بشود)
اما هزینه ارسال محصول برای من ارزشمند است در چنین مواقعی امتیازی که خیلی برای من جذاب نیست‌ را( مثل نصب محصول توسط شرکت فروشنده)میدهم و امتیازی که برای من جذاب است‌را(مثل هزینه ارسال محصول)دریافت میکنم.

 

 

۷.در مقابل هر امتیازی که میدهید یک امتیاز دریافت کنید یعنی اگر تخفیف زیاد از شما درخواست کردند شما بگویید این تخفیف‌را میتوانم لحاظ کنم اما دیگر چک ۲۰روزه دریافت نمیکنم باید نقد پرداخت کنید

۸.از موضع اولیه خودتان سریع کنار نکشید چرا که اینکار بسیار سیگنال های منفی‌را به مخاطب ارسال میکند به این مثال دقت کنید شما برای خرید خودروی من تشریف آوردید و‌من به شما پیشنهاد ۴۶۰میلیون میدهم سپس شما میفرمایید که خیلی گرون است من نظرم ۴۲۰میلیون است و سپس در جواب،من بدون هیچ استقامتی به شما میگویم باشد قبول است
خوب کمی فکر کنید،بله درست است شما به این فکر میکنید که نکند ایرادی دارد که انقدر تخفیف داده است یا شاید اینطور فکر کنید که ای کاش تخفیف بیشتری درخواست میکردم یا شایدم اصلا قیمت اصلی این نباشد و شما با اینکه تخفیف خوبی گرفتید اما حس خوبی از این معامله دریافت نکردید پس از مواضع اولیه خود سریع کنار نکشید

۹.یکی از ارکان اصلی مذاکره حرکت کردن است یعنی ما باید به دادو ستد عادت کنیم اگر قرار بود ما یکجا ثابت بمانیم و تکان نخوریم خوب اینکار را یک جسم غیر متحرک هم میتوانست انجام بدهد و دیگر نیازی نبود که ما تو مذاکرات شرکت کنیم چرا چون یک سنگ بهتر از ما میتوانست تکان نخورد پس فراموش نکنید که باید امتیاز بدهیم و فکر نکنیم که امتیاز ندادن یک هنر است خیر اینطور نیست درواقع حرکت کردن بخش اصلی از یک مذاکره است. امتیاز بدهید یا حداقل به ظاهر اینطور نشان بدهید ولی قوانین را فراموش نکنید

۱۰.بعد از پایان مذاکره خوش حالی خودتان را نشان ندهید در چنین مواقعی شخص مقابل حس بدی دریافت میکند درواقع احساس میکند که شما برنده اصلی این مذاکره هستید و احساس بازنده بودن به او دست میدهد

۱۱.خط قرمز خودتان را مشخص کنید درواقع نقطه‌ای که اگر مذاکره به آنجا برسد‌ شما به هیچ عنوان حاضر به ادامه دادن نیستید‌ و این نقطه کامل و دقیق باید مشخص باشد یعنی اینطور نباشد که بین ۹۵ تا ۹۷میلیون من دیگر ادامه نمیدهم باید عدد دقیق مشخص باشد به طور مثال۹۶ میلیون خط قرمز من است که به هیچ‌عنوان ازش عبور نخواهم کرد و در ضمن حواستان باشد که از این خط قرمز طرف مقابل به هیچ عنوان نباید مطلع باشد.

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *